شناسهٔ خبر: 61154 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

برومند: موزه‌های ایران بیشتر شبیه گالری هستند

برومند گفت: موزه‌های ما بیشتر شبیه گالری‌هایی هستند که آثار در ویترین‌های آن به نمایش درآمده است. هم اکنون ما تعاملی میان مخاطب و اشیا نمی‌بینیم.

برومند: موزه‌های ایران بیشتر شبیه گالری هستند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  نشست «جامعه، تاریخ و موزه» از سلسله نشست‌های جامعه و تاریخ با حضور صفورا برومند، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حبیب‌الله اسماعیلی، مدیر موزه، کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره)، رضا دبیری‌نژاد رئیس اداره موزه و موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک و به دبیری بهرنگ ذوالفقاری، پژوهشگر تاریخ عصر دیروز چهارشنبه (4 آذر) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.

روایت، شناخته شده‌ترین شکل تاریخ و ذات آن است
صفورا برومند، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست با بیان اینکه موزه‌های ایران به شکل مدرن در نیامده است، گفت: این بحث بسیار حائز اهمیت است که چگونه صورت‌بندی می‌شود. نخست باید یک تعریف علمی از موزه ارائه دهیم. طبق اساسنامه‌ای که در وین اتریش در سال 2007 به تصویب رسید موزه یک نهاد غیرانتفاعی است که محیط ملموس و غیر ملموس بشری را با هدف آموزش و حفظ میراث به نمایش می‌گذارد.

او افزود: طبق این تعریف یادمان‌های طبیعی و حتی موسسه‌های گیاهشناسی هم به عنوان موزه شناخته می‌شوند، ولی آنچه در همه آن‌ها تعریفی مشترک شناخته می‌شود واژه تاریخ است. مایکل استنفورد در کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ» معتقد است روایت، شناخته شده‌ترین شکل تاریخ و ذات آن است و اگر آثار گذشته تعریف نشود به فراموشی سپرده می‌شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه بنا بر یک تعریف دیگر تاریخ باید واقعی باشد، تصریح کرد: نگارش تاریخی باید دربردارنده توصیف زنده از یک شخص باشد و او را مجسم کند. نگارش تاریخی مستلزم داشتن خلاقیت و توانایی‌های نقادانه، تجربه و تحلیل و ارائه فعال آن است. مورخان از نکته‌ای نامتجانس از ماده شکل‌های منسجمی به وجود می‌آورند به گونه‌ای قابل دسترس، جذاب و سرگرم‌کننده باشد.
 



او با اشاره به اینکه موزه‌ها پیام تاریخ را منتقل می‌کنند، افزود: باید تاریخ به شکل مفید در مباحث مورد توجه قرار گیرد. اگر به تخیل و قابلیت دسترسی در نمایش تاریخ در موزه‌ها توجه کنیم وضعیت موزه‌های امروز ایران بسیار دگرگون خواهد شد. موزه‌های ایران برخلاف تحول در ساختار طراحی اتفاق افتاده و از خلاقیت به دور هستند. موزه‌های ما بیشتر شبیه گالری‌هایی هستند که آثار در ویترین‌های آن به نمایش درآمده است. هم اکنون ما تعاملی میان مخاطب و اشیا نمی‌بینیم.

برومند تاکید کرد: مخاطبان ویترین‌ها را می‌بینند اما معلوم نیست که برداشتشان درست است یا خیر. متاسفانه ما کمتر موزه‌ای داریم که از ساختار مدرن برخوردار باشد. بیشتر موزه‌ها یا صورت نمایشگاهی دارد یا در ذهن مخاطب ماندگاری ایجاد نمی‌کند. اواخر سال 1990 اتفاقی در موزه‌های دنیا اتفاق افتاد که موزه‌ها از شکل نمایشگاهی بیرون آمدند و به این نتیجه رسیدند که پیامی را منتقل کنند. به همین دلیل اکثر موزه‌ها به مخاطبان و نیازهای آن‌ها توجه کردند.

عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ضمن ارائه تعریف درباره موزه‌های چند منظوره ادامه داد: در سپتامبر 2019 در کیوتو در ژاپن پیشنهاد دادند تعریفی جدید از موزه ارائه شود که جایگزین تعریف‌های قدیمی شود. دقیقا تعریفی فراگیر و چندمنظوره برای گفت‌وگوهای انتقادی درباره گذشته و آینده. موزه‌های کنونی با پرداختن به منازعات و چالش‌های کنونی آثار باستانی و نمونه‌هایی را برای جامعه نگهداری می‌کنند. از خاطرات متنوع برای نسل‌های آینده محافظت می‌کنند و حقوق برابر دسترسی به میراث را برای مردم تضمین می‌کنند.

برومند افزود: موزه‌ها دیگر برای سود نیستند. آن‌ها مشارکتی و شفاف هستند و با همکاری فعالانه و یا برای جوامع متنوع در گردآوری، حفظ، تحقیق بیشتر، نمایش و تقویت درک جهان کار می‌کنند. ایران کمابیش باید از این تعاریف متاثر شود. به خصوص هم‌اکنون که ایران می‌خواهد در زمینه اقتصاد گردشگری کار کند. ما هم‌اکنون با فقر هویتی روبه‌رو هستیم و هر مطلبی را از گذشته ارجاع می‌دهیم. نمونه‌های این موضوع در شبکه‌های اجتماعی هم‌اکنون زیاد است که اگر مطلبی تحریف شده باشد عده زیادی آن را قبول می‌کنند؛ در حالیکه ما با تجهیز موزه‌ها می‌توانیم تاثیر زیادی در شناخت نسل از گذشته داشته باشیم.

او در پایان با تاکید بر اینکه باید فضای موزه‌ها به سمت دیجیتال‌سازی پیش برود، گفت: در فضای دیجیتال مخاطب می‌تواند اطلاعات دقیق و ارزشمندی به دست بیاورد. با این روش حتی دیگر به راهنمای موزه‌ها نیازی نیست و مخاطب می‌تواند اطلاعات دیداری و شنیداری و قابل لمس به دست بیاورد. به خصوص زمانی که مخاطب کودک است باید اطلاعات را به گونه‌ای ارائه دهیم که در شخصیت او موثر باشد.

موزه‌ها در کشور با نگاه ویترینی متولد شده‌اند
در ادامه حبیب‌الله اسماعیلی، مدیر موزه، کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره) و سردبیر سابق «کتاب ماه تاریخ و جغرافیا» با اعتقاد بر اینکه موزه به مثابه یک نظام معرفتی است، گفت: زمانی که سراغ اهل تاریخ برویم سواد موزه‌ای آن‌ها بسیار پایین است. نتیجه این شده عموما تلقی که از موزه وجود دارد همان نگاه عمومی و اهل تاریخ است. موزه‌ها در کشور با نگاه ویترینی متولد شده‌اند و اگر دقت کنیم فهم ما از موزه تغییر خواهد کرد.

او افزود: اگر می‌خواهیم موزه تعاملی راه خود را در دنیا باز کند باید تفاوت‌ها و تمایزهای نظام معرفتی را در موزه‌نگاری معرفی کنیم. زمانی که با خاطره بشری مواجه می‌شویم، هر خاطره‌ای تاریخ نیست. این زمانی است که مورخ باید به جان خاطره‌ها بیفتد و آن را گویاسازی کند. آثاری که در موزه‌ها وجود دارد مسئله هویتی است. برای مثال موزه ایران باستان زمانی که تاسیس شد تنها دلیلش هویت و لذت بود. در تاریخ خاطره به گونه‌ای بیان می‌شود و در موزه‌ها از سیالیت و گریزپایی نجات می‌یابد.
 


اسماعیلی به اهمیت شیوه بیان در نگارش تاریخی اشاره کرد و گفت: گرانیگاه خاطره تاریخی منبع آن است. شیوه غالب در بیان تاریخی نوشتاری است. زیبایی‌شناسی مورخانه غالبا مبتنی بر خلاقیت ادبی است. مورخان اگر اهل ذوق باشند با نظام واژگانی، صنایع ادبی، ایماژها و ذهنی همراه باشد متن را زنده می‌کنند. شیوه زیبایی‌شناسی موزه خلاقانه است حتی ساختمان موزه یک اثر هنری است. در روایت موزه‌ای و تاریخی ما با یک گفتمان غالب هنری در ارتباط هستیم.

مدیر موزه، کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره) تصریح کرد: از سه دهه اخیر تحول در علوم انسانی و از دهه شصت میلادی موزه‌ها مخاطب محور عمل کرده‌اند و روایت غالب را می‌شکنند. حاصل بحث‌های جدید در علوم انسانی اتفاق افتاد. نکته دیگر این است که موزه محل نگهداری اشیا نیست،  بلکه یک کنش فرهنگی است. موزه‌ها کاملا مخاطب محور هستند و انتقال تعامل حاصل این نگاه است. موزه یک فعالیت چند رشته‌ای است و اهل تاریخ معمولا درباره آن غفلت دارند و جای اهل تحقیق در فعالیت‌ موزه‌ها خالی است.

او با تاکید بر اینکه دیوار میان پژوهشگران تاریخ و موزه‌ها باید برداشته شود، اضافه کرد: باید مباحث میان موزه و جامعه معنی‌دار شود. تغییرات فرهنگی و بینشی ما باید تغییر نکند و اگر در موزه‌ها این اتفاق نیفتاد آن وجه از موزه را از آن می‌گیریم و نتیجه آن طبیعتا نوشتن یادگاری در دیوارها می‌شود و همه این‌ها به این دلیل است که باید نگاه‌ها و رویکردهایمان را تغییر دهیم.

رضا دبیری‌نژاد رئیس اداره موزه و موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، با توجه به مشکلات موزه‌داری در کشور گفت: یکی از مهم‌ترین مشکلات موزه‌داری در کشور ما این است موزه‌داران امکان دیالوگ با رشته‌های دیگر را نداشته‌اند. این تصور وجود نداشته که از دانش خود به خلاقیت‌های خود را اضافه کند. اینکه ما موزه‌داری را در سه حوزه تاریخ، جامعه‌شناسی و موزه‌شناسی را در تلاقی قرار دهیم هریک راهگشای منظرهایی جدید است.

او ادامه داد: اکنون باید بینیم کجا ایستاده‌ایم و این کجا ایستادن نافی تجربه‌های قبلی نیست که همه موزه‌ها تعاملی شود. موضوع این است که باید از جهات مختلف آن‌ها را در کنار هم قرار دهیم. موزه‌ها عملکرد خود را دارند از یک موزه کوچک تا موزه ایران باستان که تجلی نسل اول موزه در کشور است. ما در موزه‌ها با دستاورد دانش سروکار داریم. اما آنچه مسلم است دانش در مواجهه مستقیم به دست نمی‌آید. ما در بحث موزه‌شناسی نیازمند یک روایت هستیم؛ روایتی که اشیا را گویا کند و پنجره‌ای رو به دانش برای ما باز کند.

  موزه‌ها در ایران وارد مرحله مخاطب‌محوری شده‌اند
رئیس اداره موزه و موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک ادامه داد: باید پیام تاریخی یا روایت تاریخی را به جامعه بهتر منتقل کنیم. ما همه تاریخ را روایت نمی‌کنیم خواه و ناخواه دست به انتخاب می‌زنیم. ژانر موزه خود در ساحت رسانه قرار دارد که پیام‌ساز است. موزه‌ها منبع اطلاعاتی بودند و می‌خواهند تاریخ‌ساز باشند. برای مثال کاخ موزه‌ها که برای مردم جنبه عبرت‌سازی پیدا کرده است.

دبیری‌نژاد با اشاره به اینکه موزه‌ها در ایران وارد مرحله مخاطب‌محوری شده‌اند، گفت: مخاطبان با همه حواسشان در موزه‌ها حضور دارند. جامعه ما چندان دنبال امکانات تعاملی و تکنولوژی نیستند و روایت شنیداری و قصه‌گویی را بیشتر می‌پسندند. زمانی که عکس‌های سلفی می‌گیرند و در شبکه‌های مجازی به اشتراک می‌گذارند در حقیقت‌ موزه‌های ما از تک صدایی به چندصدایی تبدیل شده‌اند.

او در پایان گفت: امروز کاخ‌موزه‌های ما به بخشی از تاریخ معاصر و محل مناقشه تبدیل شده‌اند. در حقیقت در این موزه‌ها چالش‌های بین گفتمانی ایجاد شده است. به واسطه همین‌هاست که موزه‌ها به محل پویایی تبدیل شده‌اند. مخاطبان در مواجهه با موزه بهره اندک تجربه خود را می‌برند که این تجربه به یک خاطره ناخودآگاه تبدیل می‌شود و هر کدام از موزه‌ها ارتباط میان تاریخ، اهل تاریخ و جامعه را برقرار می‌کند. ‌

نظر شما